سلام آنوشای بابا از آخرین پستی که برات گذاشتم بیش از یکسال گذشته خاطرات تلخ و شیرینی تو این مدت رخ داد ولی خستگی درماندگی و بی حوصلگی مجالی برای نوشتن نذاشت از بهترین خاطرات این یکسال ،تولد داداش ارشیا ، ازدواج خاله مرضیه و تولد هیراد و. اما چیزی که بابا رو از بین برد و داغدارش کرد مرگ بابا عزیزالله بود اتفاقی ناگوار در لحظه رمقی برای من نذاشت و حسرتی که تا عمر داریم بر دلهایمان جاری خواهد ساخت دخترکم به قول قیصر امین پور"و چه زود دیر میشود " ما که قدر
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت